جذبه

همیشه هر چه شدم با همه وجود شدم

جذبه

همیشه هر چه شدم با همه وجود شدم

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پیوندها

چانه «مرد خندان» حسابی گرم شده بود و تند و تند حرف می زد. مثل همیشه، باز، روحمان را پرواز می داد و مدام اصرار می کرد که حواسمان به «مغز» حرف ها باشد، نه پوستشان.
یکی از دوستان که حس می کرد صدای گنجشک های درخت توت حیات، ممکن است کلام او را قطع کند، آهسته دستش را از پنجره بیرون برد و سنگی را به سوی گنجشک ها پرتاب کرد.
ناگهان، مرد خندان سکوت کرد.
آرام سرش را بالا آورد و گفت: متشکرم... اما دیگه نمی تونم حرف بزنم... شما، موسیقی متن کلامم رو قطع کردین...
بعد هم در سکوت، رفــت!

با الهام از زندگی علامه بزرگوار سید محمد حسین حسینی طباطبایی

  • محمد صادق صادقی